محمد صادق فاتح یزدی
محمد صادق فاتح یزدی یکی از بزرگترین و ثروتمندترین خیران ایرانی بود. وی مؤسس منطقه جهانشهر کرج و کارخانجات بسیاری چون جهان چیت و روغن نباتی جهان بود. کارآفرینی که تجارت، صنعت، شهرسازی و فعالیتهای گسترده خیریه را با هم تلفیق کرد.
شناسنامه | |
1277 ه.ش | تولد |
20 مرداد 1353 ه.ش | درگذشت |
ترور | علت درگذشت |
باغ فاتح، جهانشهر کرج | آرامگاه |
ایرانی | ملیت |
اسلام | دین |
شیعه | مذهب |
محمد صادق عرب | دیگر نام ها |
- | تحصیلات |
- | دانشگاه |
سرمایهدار، نیکوکار، کارآفرین | زمینه فعالیت |
- | سبک |
اوایل سال ۱۳۰۰ ه.ش | سال های فعالیت |
- | آثار مهم |
- | جایزه ها |
- | وبگاه رسمی |
رقیه (جهان) غضنفر | همسر |
6 فرزند (1 پسز بنام محمود و 5 دختر) | فرزندان |
- | والدین |
زندگی نامه
تولد
او در سال 1277 ه.ش در خانواده ای بازرگان و مذهبی در یزد به دنیا آمد تا 13 سالگی در مکتب خانه تحصیل کرد. حدود نیم قرن پیش، که یزد درگیر خشکسالی، قحطی و بیکاری شد، گروه هایی از یزدیان برای یافتن مکانی مناسب به جهت اسکان و سرمایه گذاری به منطقه کرج مهاجرت نمودند. وی چهارمین نسل از خاندان محمدباقر عرب بود که از جزیره بحرین به داخل ایران مهاجرت کردند. محمدصادق عرب آبان ۱۳۱۴ ه.ش نام خانوادگی خود را به فاتح تغییر داد و در نشریه اتاق تجارت مشهد این تغییر را اعلام کرد.درگذشت
فاتح که در برابر اعتصاب کارگران کارخانه نساجی با دعوت از نیروهای امنیتی ایستادگی کرده بود، در بیستم مرداد سال ۱۳۵۳ ه.ش هنگامی که مشغول رانندگی به محل کار بود توسط سازمان چریکهای فدائی خلق زیر پل درحال ساخت ستارخان ترور شد. نقل قولهایی مبنی بر اینکه ساواک به دلیل باج ندادن فاتح به دربار در ترور او دست داشتهاست نیز وجود دارد . این ترور یکی از پر سر و صدا ترین ترورهای دهه پنجاه بود. البته عدهای هم همچنان معتقدند که این قتل به دستور حکومت وقت صورت گرفته و در ذکر علل آن نیز به درگیریهای اواخر عمر فاتح با حکومت پهلوی و نیز افزایش قدرت و نفوذش اشاره میکنند. بنابر وصیتش، در یکی از باغهای جهانشهر کرج، در مجاورت درختانی که اغلب بینشان قدم میزد به خاک سپرده شد.با ترور فاتح اداره کارخانه ها و فعالیت های شرکت های او برعهده اعضا خانواده و فرزندانش قرار گرفت تا اینکه بعد از انقلاب کارخانه و داراییها در سال 1362 ه.ش توقیف و در سال 1364 ه.ش مصادره شد. البته خانه محمود فاتح در شمیران تهران در نیمه اول دهه 1370 ه.ش و حدود 15 سال پس از انقلاب از سوی دادگاه انقلاب به خانواده اش برگردانده شد.
فرازی از وصیت نامه محمد صادق فاتح
تولد من تقریباً ۱۲۷۷ ه.ش در یزد می باشد و خدا را شکر می نمایم که در یـک خانواده اصیل و نجـیب و خـداپرست بدنیا آمده ام و در تمام دوره زندگی که از سن چهارده سالگی شروع شده همیشه اوقـات خود را در شهر های مختلف بیرجند، مشهد، تهران، کرج صرف امور عمرانی و آبادی و اقتصادی و عام المنفعه نموده و در هر قسمت به خواست خداوند متعال با حسن شهرت و اعتبارات خوب و نیکنامی توفیق (از حیث مادی و معنوی) حاصل گردیده و امیدوارم اقداماتی که اینجانب در زمان حیات در هر قسمت نموده ام بعد از من به فرزندانم و نوه های عزیز به نحو احسن تعقیب خواهند نمود و موفق خواهند شد. اینک لازم است از تمام همکاران صالح و صمیمی از همشیره زاده ها و آقایان غضنفر گرامیان و روسا شرکت ها و کارمندان و کارگران زراعتی و صنعـتی و غیره که در تمام امور در شهرهای مختلف و ایجاد شرکت های متعدد صمیمانه مساعدت های لازمه برای پیشرفت منظور نموده اند تشکر مینمایم و از خداوند متعال توفیق و سعادت همه آنها را خواستار بوده و خواهم بود و انتظار دارم کمافی السابق در مؤسساتی که بمرور زمان بوجود و از هر لحاظ مورد استفاده عامه قرار گرفته و واقعاً حائز اهمیت است با مدیریت صحیح و سالم نگهداری خواهد شد. اگر خدای نخواسته در ضمن عمل اتفاقـاً فـیمابین روسا اختلاف نـظر حاصـل شود فـوری رفع خواهند نمود که به اصل موضوع لطمه ای وارد نشود.سمت و فعالیت ها
فعالیت های علمی
تحصیلات
او برای تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به کشور هندوستان رفت. در حالی که نامزدش رقیه غضنفر که جهان صدایش میکردند در یزد منتظر برگشت او بود، به دلیل بیماری همه گیر آبله بینایی خود را از دست میدهد. اطرافیان فاتح پس از بازگشتش از هند به او توصیه میکنند که از ازدواج با جهان صرف نظر کند، اما او به دلیل عشق و علاقه اش به جهان با او ازدواج میکند و این اتفاق مانع عشق آن دو نشد.
فعالیت های اقتصادی
او فعالیت تجاری خود را از غرفه پدر آغاز کرد و سپس به تجارت فرش در بیرجند پرداخت. اوایل سال ۱۳۰۰ ه.ش وارد مشهد شد و با یکی از فرزندان دایی خود از خاندان لاری به کار تجارت پرداخت. خودش گفته اولین نصیحت پدر به او این بود:«امروز روز تولد تجاری توست و سرمایه واقعی ات راستی، درستی، انجام تعهدات و خوش قولی است. » محمد صادق صبح ها باید به کاروانسرا می رفت تا قند و چای وارداتی از هندوستان و سایر مال التجاره هایی را که به وسیله قاطر و شتر از بندر عباس به یزد می رسید، دریافت کند و پس از پرداخت کرایه، معاملات را در دفتر ثبت و گزارش آن ها را به پدرش دهد. کاری که در آن باوجود سن کمش خوش درخشید و همین شد که پدر پس از مدتی مسئولیت دفاتر تجارتی، صندوق، تحویل اجناس به فروشنده و دریافت اقساط وام را به او واگذار کرد البته به صورت نامحسوس بر کارش نظارت می کرد و همیشه به دنبال این بود که فضا را برای رشد او مهیا کند. تقریبا یک سال از حضور محمد صادق در حجره پدر گذشته بود که او سرمایه اندکی در اختیارش قرار داد تا کار مستقلی را شروع کند ولی در معاملاتی همه را از دست داد و دوباره به حجره پدر بازگشت. محمدصادق فاتح گفته بعد از بازگشت نزد پدر دومین نصیحت را به او کرد و گفت:«این ضرر در واقع به نفع توست و تجربه تو را زیاد میکند. » پس از آن مجددا سرمایهای را به محمد صادق داد که بخشی از آن بر اثر حوادث غیرقابل پیشبینی دوران جنگ جهانی اول از بین رفت.در اوایل قرن 13 شمسی تجارت در شرق کشور بین هندوستان، زاهدان، بیرجند و مشهد رونق فراوانی داشت و همین موضوع باعث شد تا محمد صادق فاتح بعد از صحبت با پدرش از یزد راهی بیرجند شود و دفتر تجاری آن جا راه اندازی کند. او همچنین بعد از دو سال و با توسعه کارش به مشهد رفت و باتوجه به صداقت در کار خیلی زود به یکی از تجار مهم و خوش نام این شهر تبدیل شد تا جایی که شرکت نفت براساس همین اعتبار، نمایندگی فروش نفت و بنزین خراسان را به او واگذار کرد. البته حضور فاتح در مشهد چندان طولانی نشد زیرا با تصویب و اجرای قانون انحصار تجارت در سال 1309 ه.ش فعالیت بازرگانان(خصوصا در شهرستانها و مناطق دور از پایتخت9 دستخوش دهها مجوز و پروانه شد و پیچیدگی کار به جایی رسید که فاتح محبور شد برای ادامه کار کلیه اراضی کشاورزی، املاک و. . . را بفروشد و به تهران بیاید. بعد از حضور فاتح در تهران و راه اندازی تجارتخانه در تهران او سفرهای متعددی را به هندوستان، ژاپن و اروپا کرد و توانست از این راه، معاملههای بزرگ و پرسودی را انجام دهد و پس از این سفرها به صورت گسترده وارد تجارت چای شود و به همراه برادر زنش شرکت چای جهان را راه اندازی کند.
چای جهان مشهورترین و موفق ترین شرکتی است که محمد صادق فاتح در طول چند دهه فعالیت اقتصادی خود تأسیس کرد و بسیاری او را با همین برند می شناسند. اداره شرکت چای جهان به این صورت بود که فاتح کارهای بسته بندی، فروش، تبلیغات و بازاریابی و. . . را در تهران و داخل کشور انجام می داد و برادر همسرش محمد علی غضنفر که 14 سال در هند زندگی می کرد، کارها را در هندوستان پیش می برد و ترتیب صادرات چای به تهران را انجام می داد. همچنین در دهه 20 آن ها با توسعه کار در لاهیجان و رامسر هم دو کارخانه فرآوری چای خریدند که کارخانه لاهیجان در سال 45-1344 ه.ش به مبلغ پنج میلیون تومان به شرکت گلستان فروخته شد.
در دوره حضور در مشهد رشد کرد تا جایی که هنگام تأسیس کارخانه نخریسی نه تنها یکی از سهامداران اصلی شد بلکه با استفاده از روابطش در هند تعدادی از زرتشتیان را هم به عنوان سرمایه گذار همراه این شرکت کرد. شرکت های سهامی ایالتی قماش و پوست و روده خراسان از دیگر شرکت های خراسانی بودند که محمدصادق فاتح سهامدار آنها بود. او در سال های پس از جنگ دوم جهانی به کرج مهاجرت کرد و سبب رونق ایران شهر شد.
اما مهمترین تاثیر فعالیت های اقتصادی فاتح، ایجاد فرصتهای شغلی جدید در کرج بوده است. در سال ۱۳۴۷ ه.ش تعداد کارگران و کارمندان مجموعه صنعتی و کشاورزی جهان در شهر کرج بالغ بر ۳۰۰۰ نفر بوده است. این افراد در نساجی، روغن نباتی، روغن موتور، پلاستیکسازی، یخسازی، سردخانه، دامداری و کشاوزی اشتغال داشتهاند. اگر بعد خانوار را در آن سالها ۵ نفر در نظر بگیریم یعنی هر خانواده شامل پدر، مادر و سه فرزند باشد، به این ترتیب، تنها در سطح شهر کرج حدود ۱۵ هزار نفر از این مجموعه به صورت مستقیم ارتزاق میکردهاند. با توجه به گستره کشوری بازار محصولات این کارخانجات، این عدد در سطح ملی، بزرگتر هم بوده است. وی همچنین بنیانگذار تعدادی محله واقع در شهر کرج از جمله جهانشهر، کوی کارمندان شمالی، کوی کارمندان جنوبی و چهارصد دستگاه بود که مقدار زیادی از این زمینها را میان کارگران و کارمندان کارخانهها و شرکتهای خود تقسیم نموده بود.
تأسیس هفت کارخانه و کارگاه صنعتی در کنار سایر صنایع کرج، موقعیت این شهر را در رتبهبندی مناطق صنعتی ایران بهبود بخشید. فاتح کارخانه «جهانچیت» را در 1335 ه.ش تأسیس میکند سایر فعالیت هایش عبارتند از تأسیس کارخانه «روغن نباتی جهان» در سال 1336 ه.ش، تأسیس «کارگاه بافندگی خانوادگی» در سال 1341 ه.ش (این کارگاه، به دنبال سختی زنان از کار کردن در محیطِ مردانهی جهانچیت صورت میگیرد و در داخل محله چهارصددستگاه قرار داشته که بسیاری از زنان کارگر آن نیز ساکن همین محله بودهاند)، تأسیس کارخانه «یخسازی جهان» در سال 1342 ه.ش، تأسیس کارخانه «روغن موتور جهان» در سال 1344 ه.ش تأسیس «سردخانه میوه جهان» در سال 1344 ه.ش، تأسیس کارخانجات «پلاستیکسازی آرمه» در سال 1347 ه.ش و تأسیس «شرکت آبادانی جهان». «کارنامه کرج» مینویسد در سال 47 مجموعه کارخانجاتِ جهان، نقش عمدهای در تولیدات صنعتی ایران داشتهاند و اضافه میکند که در آن سال جهان چیت 15 درصد تولیدات نساجی ایران را به خود اختصاص داده بود و کارخانه پلاستیک سازی آرمه حدود یک سوم از محصولاتی چون کیسه گونی، چتائی، رومیزی و پارچههای دکوراسیون و توری کشور را تولید میکرده است. فاتح کارخانجاتی نیز در دیگر شهرها داشته است؛ از جمله کارخانه چای در رامسر، کارخانه «بستهبندی چای جهان» در تهران و کارخانه «پشمبافی جهان» در قاسمآباد تهران.
در نیمه اول قرن حاضر شاهد شکلگیری واحدهای صنعتی و علمی متعددی در کرج هستیم که از آن جمله میتوان به صنایعی نظیر کارخانه قند، کارخانه ذوب آهن، صنایع نساجی مقدم، شرکت فرش ایران، نفت پارس و شرکت اِشتاد اشاره کرد و همچنین از مراکز آموزشی و پژوهشیای چون دانشکده کشاورزی (مدرسه فلاحت)، تعلیمات حرفهای کرج، مرکز اصلاح بذر و نهال، سرم سازی رازی و موسسه استاندارد نام برد.
فاتح در کشاورزی نیز فعالیت هایی دارد. از جمله احداث 150 هکتار باغات میوه و حدود 80 هکتار جنگل چوبهای صنعتی و احداث 5 حلقه چاه عمیق است. این مجموعه که در کنار دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، مرکز اصلاح بذر و نهال و زمینهای زراعی کرج موقعیت کشاوزی کرج را بهبود دادند. همچنین احداث سردخانه جهان حائز اهمیت است. این سردخانه 1200 تن ظرفیت داشته است و امکان نگهداری محصولات کشاورزی را برای حدود 10 ماه فراهم میآورده. اهمیت این سردخانه از آن روست که در شهری قرار دارد که آن روزها «پایتخت کشاورزی نوین» خوانده میشده است. فاتح یک دامداری نیز در سال 1341 تأسیس میکند که زیر نظر اداره دامپزشکی اداره میشده است.
فعالیت های اجتماعی
با ایجاد فرصتهای شغلی در کرج، امواج مهاجرتی بزرگی به این شهر آغاز شد. یکی از این جریان های مهاجرتی، به واسطه کارخانجات جهان شکل میگیرد. این جریان مهاجرتی که غالبا از یزد به سوی کرج است با نیت کار در این کارخانجات رخ داده و خود فاتح نیز در شکلدهی به آن، بیتاثیر نبوده است، چرا که به قول یکی از همین مهاجران، فاتح که خود نیز یزدی بود با این مهاجران، زبان مشترک داشت و از این رو تمایل بیشتری به استفاده از کارگران یزدی از خود نشان میداد. خصوصا آن که بسیاری از این کارگران به علت خشکسالی در یزد، زمین و سرمایه خود را از دست داده بودند. به این ترتیب، حضور این کارخانهها به شکل گیری یک گروه از مهاجران یزدی در کرج منجر میشود؛ مهاجرانی که امروز به عنوان یکی از گروههای قومی بارز این شهر شناخته میشوند و جالب توجه آن که «۴۰۰ دستگاه»، محلهای که امروز به یزدی نشین بودن شهرت دارد، در واقع کوی کارگران کارخانه جهانچیت بوده است.فاتح به موازات فعالیت های صنعتی خویش، با کمک یک مهندس خارجی که عدهای میگویند روسی بود و عدهای فرانسوی یا آلمانی، شروع به قطعهبندی زمینهای اطراف و خیابانکشی آنها میکند. این کار در نهایت به ایجاد دو محله «چهارصد دستگاه» و «جهانشهر» منجر میشود. ۴۰۰ دستگاه که در ابتدا آن را «جهانآباد» یا «کوی کارگران جهانچیت» نامیده بودند، در ضلع جنوبی کارخانه جهانچیت قراردارد. این بخش، به عنوان یک مجموعه ۴۰۰ واحدی در نظر گرفته شده بود که تنها ۲۰۰ واحد آن اجرایی شد. خیابان بهشتی (قزوین) در این تقسیم بندی نقش یک مرز را بازی میکند. در سمت جنوب این خیابان کارخانههای جهان چیت، روغن نباتی جهان و ۴۰۰ دستگاه قرار دارند و در شمال این خیابان منطقه جهانشهر واقع شده است.
این تقسیمبندی در خود، نوعی از قشربندی اجتماعی را رعایت کرده است. در بخش جنوبی یا ۴۰۰ دستگاه، کوچهها و خیابانهای باریکتر و خانههایی با متراژ کمتر تعریف شدهاند اما در بخش شمالی، خیابانها و کوچهها پهنتر بوده و متراژ قطعات مسکونی بزرگتر میشود. شاهد این قشربندی نیز وجود دو کوچه ۶ دستگاه و ۸ دستگاه در جهانشر آن روزگار است. اینها در حقیقت، خانههایی بودند که در اختیار کارمندان کارخانههای جهان قرار داشتند.
فعالیت های فاتح در این دو محلهی شهری تنها به خیابانکشی، ساخت خانههای مسکونی و مدرسه ابتدایی محدود نمیشود. در محله ۴۰۰ دستگاه، تا پیش از آنکه لولهکشی آب آشامیدنی به خانهها برسد، یک لوله، آب آشامیدنی را تا سر کوچهها میآورده و در سر هر کوچه یک شیر فشاری قرار داشته است. درمانگاه راستروش فعلی و مسجد جامع چهارصد دستگاه نیز از دیگر ساخت و سازهای خدماتی او در ۴۰۰ دستگاه است. دیگر کارهای خدماتی او در جهانشهر عبارتند از اهدا زمین و مبلغ یک میلیون ریال جهت ساخت بیمارستان شهید مدنی (شیروخورشید سابق)، اهدا زمین ساختمان هلال احمر(شیروخورشید سابق)، ساخت کافه جهان، اهداء زمین برای قبرستان حاجیآباد و ساخت زورخانه فاتح، ساخت مسجد رسول اکرم نیز که پس از فوت او به پایان میرسد با اهداء زمین و تخصیص یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال اعتبار توسط او انجام میگیرد.
از دیگر ساخت و سازهای خدماتی او که ظاهرا نیمه تمام میماند آموزشگاه پرستاری و پرورشگاهی جهت نگهداری ۲۵۰ کودک در کرج بوده است. معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه تهران نیز در سایت خود، نام او را جزء خیرین ساخت خوابگاهها آورده از او و بابت ساخت خوابگاهی برای دانشجویان یزدی و مشهدی این دانشگاه در سال ۱۳۵۴ ه.ش تقدیر کرده است.
در میان کارهای فاتح، آنچه بیش از دیگر کارهایش به همان قوت پیشین پابرجاست درختهای کهن سالی هستند که هنوز هم جهانشر را از دیگر بخشهای شهر کرج متمایز میکنند. بخش قابل توجهی از زمینهای سبز و پارکهای امروز کرج، حاصل فعالیت های اقتصادی و کشاورزی فاتح است. امروز، باغهای جهانشهر یکی از سرمایههای محیط زیستی کرج محسوب میشود و در تعریف کرج به عنوان یک باغشهر نقش به سزایی دارند. در کنار این باغها، کاشت درخت در حاشیه خیابانهای جهانشهر نیز جالب توجه است. درختهایی که هنوز با ساختمانهای سر به فلک کشیده جهانشهر، زورآزمایی میکنند.
قطعا کسب سود، مساله ایست که برای هر سرمایهداری حائز اهمیت است و فاتح نیز از این قضیه مستثنی نیست. او به عنوان یکی از سرمایهدارن مطرح زمان خود، فعالیت های اقتصادی متعددی داشته اما حاصل این فعالیت ها در بسیاری از جنبه های اقتصادی، اجتماعی، خدماتی، شهری و زیست محیطی کرج بصورت مستقیم یا غیرمستقیم تاثیرگذار بوده است. در کرج آن دوره، بجز فاتح میتوان از سرمایهداران دیگری چون عظیمی، اسلامی، ترقی، کمالی، لیستر و افراد دیگری نام برد که هرکدام به نحوی در شکل گیری و توسعه این شهر نقش داشتهاند.
فعالیت های فرهنگی
از دیگر فعالیت های فاتح، ساخت مدرسه و آموزشگاه است. او دبستان فاتح را در ۱۳۳۵ ه.ش و دبستان تعاونی جهان چیت را در ۱۳۴۳ ه.ش احداث میکند که هر کدام شش کلاس داشته اند. علاوه بر کرج، دو دبستان دیگر نیز میسازد که یکی در تهران و دیگری در مهرآباد مشهد است. ایجاد دو ساختمان پیکار با بیسوادی برای کارگران و ساکنین محل نیز با پیگیری و حمایت سندیکای کارگری انجام میگیرد. اما تاثیرگذارترین فعالیت او در این زمینه، احداث «آموزشگاه حرفهای فاتح» است که امروز به نام مرکز آموزش فنی و حرفهای در منطقه جهانشهر کرج شناخته میشود. ساخت این آموزشگاه، با توجه به رشد جمعیت و تغییر شیوه معیشت از کشاورزی به صنعت جایگاه ویژهای دارد. این تحولات، در آن سالها به لزوم آموزشهای تخصصی و فنی برای گروههای مختلف مردم دامنزده بود و در ارتقاع سطح کیفی و دانش فنی اهالی کرج و در سطحی وسیعتر، منطقه و ایران موثر بوده است.گفتنی است، بسیاری از کرجی ها از خدمات آموزشی رایگان آن استفاده کردهاند.
موقوفات
حوزه اجتماعی و خیریه فعالیت های محمد صادق فاتح ترکیبی از اشکال مدرن و سنتی بود. توجه او به تأسیس بنیاد خیریه در کنار وقف بخشی از زمینها و دارایی خویش، جامعیت و تنوع این فعالیت ها را نشان میدهد. او دو مسجد به نام رسول اکرم و مسجد جامع ساخت و علاوهبر اهدای زمین (حدود 36000 متر زمین)، در آغاز صد و پنجاه هزار تومان به این کار اختصاص داد بعد از فوتش مسجد به بهرهبرداری رسید، احداث دبستان جهان چیت و راهنمایی فاتح (بعدها به بنتالهدی و عالم بخش تغییر نام داد) از دیگر فعالیت های او است. احداث دبستان در تهران و مشهد، کمک به ساخت بیمارستان سوانح سوختگی شهید مدنی، احداث خوابگاه دانشجویی در دانشگاه تهران، تأسیس دو ساختمان برای پیکار با بیسوادی کارگران و ساکنان محله، از دیگر اقدامات او بود. درختهای کهنسال، زمینهای سبز و پارکهای امروز جهانشهر، یادآور تلاش مردی زاده کویر است که به زندگی اهمیت می داد. بنیاد خیریه فاتح در سال 1352 در جهانشهر کرج به ثبت رسید. سرمایه اولیه بنیاد، هجده هزار تومان بود. بنیاد به هیچ حزب سیاسی وابسته نبود و حق دخالت در سیاست را نداشت. هدف بنیاد، گسترش فرهنگ عمومی از طریق تأسیس مدرسه، کتابخانه، مسجد، فیلم آموزنده، انواع کمک نقدی و غیرنقدی به دانشآموزان و دانشجویان، خدمات بهداشتی مثل تأسیس درمانگاه، آموزشگاه پرستاری، پرورشگاه، مهد کودک، خوابگاه و . . . بود. درآمد بنیاد را مؤسسین از طریق واگذاری زمین، ساختمان، اجاره املاک زراعتی، وجوه نقدی و سهام تامین میکردند.
قسمتی از موقوفات و کارخانجات و اماکن عمومی و عام المنفعه ایشان :
1 - کرج - مسجد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)2 - کرج- باشکاه باستانی فاتح
3 - کرج- باغ فاتح
4 - کرج- سردخانه مصنوعی جهان
5 - کرج- دبیرستان دخترانه مالک اشتر
6 - کرج- مدرسه راهنمایی شهید عالم بخش
7 - مشهد مقدس - موسسه تربیتی راه حق رضویه
8 - مشهد مقدس - مرکز بهداشتی و درمانگاه حضرت زهرا
9 - مشهد مقدس - خیریه مرتضویه پسران
10 - مدرسه آموزش از راه دور پسرانه بهارستان
11 - مسجد رسول اکرم (ص) - جهانشهر کرج
12 - کرج - مجتمع آموزشی شهید کشاورزی
13 - کرج - دبستان دخترانه حدید
14 - قنات حاجی آباد
15 - کرج - مرکز آموزش عالی فنی و حرفه ایی دختران
16 - کرج - مجموعه کارخانجات جهان چیت
17 - کرج - مسجد جامع چهارصد دستگاه
18 - مرکز بهداشتی و درمانی شهید راست روش - چهارصد دستگاه کرج
19 - بیمارستان شهید آیت الله مدنی - جهانشهر کرج
20 - باغ خانوادگی فاتح - جهانشهر کرج
21 - بنیاد نخبگان استان البرز - کرج
22 - دبستان شهید حمید ادیبی- جهانشهر کرج
23 - مدرسه شهید مصطفی خمینی - کرج خیابان کسری
24 - مدرسه نمونه مردمی شهید عالم بخش - چهارصد دستگاه کرج
25 - اداره کل آموزش فنی و حرفه ایی استان البرز - جهانشهر کرج - تاریخ وقف 18 اسفند 1350
26 - موقوفه ایتام - اعیانی 2100 متر (برای کودکان بی سرپرست و بد سرپرست) - 11 تیر 1390 تحویل سازمان بهزیستی گردید
درنگاه دیگران
کتاب
زندگی نامه حاج محمد صادق فاتح یزدی با عنوان «فاتح البرز» نوشته ربابه باستانی توسط انتشارات غزال منتشر شده است. خاستگاه جغرافیایی و موقیعیت اجتماعی، خاندان فاتح، فاتح در اتاق تجارت، نقش فاتح در توسعه صنعت، فاتح البرز، نقش فاتح در توسعه اقتصادی، فاتح بازرگان، بنیاد فاتح و ادامه راه پدر از فهرستگان فصل های این اثر به شمار می آید. این کتاب به فعالیت های حاج «محمد صادق فاتح» در خدمات اجتماعی و اقتصادی و ورود او از تجارت به صنعت پرداخته است و ایشان را به عنوان بنیانگذار گروه صنعتی جهان و تأسیس کننده کارخانجات متعدد در کرج معرفی می کند. کتاب همچنین تلاش و همت وی در عمران و آبادانی را مورد بررسی تحقیق قرار می دهد که قریه حاجی آباد چهارصد هکتاری را آباد کرد و جهان شهر را بنیان کرد.منابع:
1. ویکی پدیا
2. وبسایت کارخانه دار
3. شبکه اطلاع رسانی دانا
4. اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران
5. وبسایت دیوار موفقیت
مجله راسخون مرتبط
تازه های مجله راسخون
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}